تبیان، دستیار زندگی

معاون تبلیغ و امور فرهنگی حوزه‌های علمیه کشور

ضرورت جریان‌شناسی حادثه کربلا برای مقابله با یزیدهای زمان

حجةالاسلام و‌المسلمین محمدحسن نبوی، معاون تبلیغ و امور فرهنگی حوزه‌های علمیه کشور در گفت‌وگو با شفقنا گفت: ضروری است که در ارتباط با رویداد کربلا جریان‌شناسی صورت گیرد و بررسی شود که اگر همان جریانات امروز نیز در بین مردم هستند چه کسانی را شامل می‌شوند؟! ما معمولا یزید غیابی را بسیار راحت‌تر محکوم و لعن می‌کنیم؛ ولی خیلی علاقه نداریم، به یزیدهای زمان بپردازیم چون برای ما هزینه دارد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
حجةالاسلام و‌المسلمین محمدحسن نبوی

متن گفت‌وگوی شفقنا با معاون تبلیغ و امور فرهنگی حوزه‌های علمیه کشور را در ادامه می‌خوانید:

امام حسین‌ علیه‌السلام فرمودند: «به‌راستى که مردم بنده دنیا هستند و دین لقلقه زبان آن‌هاست؛ تا جایى که دین وسیله زندگى آن‌هاست دین دارند و چون در معرض امتحان قرار گیرند، دینداران کم مى‌شوند» این فرمایش امام حسین‌ علیه‌السلام برای دنیای امروز چگونه قابل تفسیر است؟

به‌طور کلی انسان موجودی مختار بین دو طریق کلی است و از بین موجودات هم فقط انسان و جن هستند که اختیار دارند و می‌توانند در مسیر صحیح یا مسیر باطل حرکت کنند؛ به‌طور کلی آن‌چه که برای انسان‌ها ملموس و راحت هست، ظواهر و جاذبه‌های دنیوی است که انسان‌ها را فریب می‌دهد و انسان‌هایی که تحت تأثیر این جاذبه‌ها قرار می‌گیرند، کم نیستند. این‌که امام حسین‌ علیه‌السلام می‌فرمایند: «الناس عبیدالدنیا؛ مردم بنده دنیا هستند»، واقعیت این است که در طول تاریخ این‌گونه است، وقتی انسان بررسی می‌کند، می‌بیند که معمولاً انسان‌ها به دنبال حل مشکلات و جذب امکانات دنیایی خود و ظواهر دنیا هستند، مگر انسان‌های دیندار و متدین که می‌توانند از این امر فاصله بگیرند. قرآن مجید می‌فرماید: «و العصر إن الإنسان لفی خسر»؛ تمام انسان‌ها در حال ضرر کردن هستند؛ چون همه به دنیا مشغول هستند و جاذبه‌های دنیا آن‌ها را به سوی خود جذب می‌کند. «إلا الذین آمنوا وعملوا الصالحات»؛ مگر کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند که این افراد نجات پیدا می‌کنند وگرنه تمام انسان‌ها ضرر می‌کنند. در واقعه عاشورا مصداق عملی این موضوع کامل واضح است؛ وقتی حضرت مسلم‌ علیه‌السلام به‌عنوان نماینده امام حسین‌ علیه‌السلام وارد کوفه می‌شود و آن‌ها باخبر می‌شوند که امام حسین‌ علیه‌السلام به سمت کوفه می‌آیند، همگی دور مسلم را می‌گیرند؛ چون احساسشان بر این است که حکومت آینده دست آن‌هاست و دنیای آن‌ها در این حکومت است؛ اما وقتی ابن زیاد آمد و آن‌ها را تهدید کرد دیدند که دنیای‌شان در مرز خطر قرار گرفت، در مدت کوتاهی تمام یاران مسلم از ایشان جدا می‌شوند و مسلم تنها می‌ماند. در شب عاشورا هم امام حسین‌ علیه‌السلام فرمودند: «آزاد هستید و هر کسی خواست به خانه و کاشانه خود بازگردد»؛ عده‌ای که با نگاه‌های دنیوی آمده بودند، فاصله گرفتند. همه آن‌ها اظهار دین‌داری می‌کردند؛ ولی دین لقلقه زبان آنان بود. امروز هم همین‌طور است و بسیاری دین‌دار هستند؛ و تا زمینه خطر پیش می‌آید، این افراد آخرت را بر دنیای خود ترجیح می‌دهند؛ ولی انسان‌هایی که به ظاهر متدین هستند؛ ولی حاضر نیستند که از مال و جان خود در راه دین خدا بگذرند و در حقیقت کسانی هستند که دنیا را بر آخرت ترجیح می‌دهند.

مشخصاً چه مکتب و چه کسانی دین را لقلقه زبان می‌کنند؟ مخاطب امام حسین‌ علیه‌السلام چه کسانی است؟

گاهی فردشناسی و گاهی جریان‌شناسی می‌کنیم. به نظر من در ارتباط با رویداد کربلا باید جریان‌شناسی شود که اگر همان جریانات امروز نیز در بین مردم بودند، آن‌ها را هم بشناسیم. ما معمولاً یزید غیابی را بسیار راحت‌تر محکوم و لعن می‌کنیم؛ ولی خیلی علاقه نداریم، به یزیدهای زمان بپردازیم؛ چون برای ما هزینه دارد. امروز چقدر حاضر هستیم، به بحث آمریکا و اسرائیل به‌عنوان تبلور و عناصر اصلی ظلم و ستم در جهان بپردازیم؟! بسیار کم؛ اما شمر و عمر بن سعد گذشته را لعن می‌کنیم؛ چون خیلی خطر ندارد؛ بنابراین پیداست که انسان‌های دین‌دار واقعی کسانی هستند که خطرپذیرند. اگر برای دین خطرپذیر نباشند، دین لقلقه زبان آن‌ها می‌شود. قرآن می‌فرماید: «ومن الناس من یتخذ من دون الله أنداداً یحبونهم کحب الله»؛ یک دسته از مردم برای خدا شریک قائل می‌شوند؛ این شریک‌های خدا گاهی همسر، گاهی منزل، گاهی پول و گاهی فرزندانشان هستند. این افراد این شریک‌ها را مانند خدا و به اندازه او دوست دارند؛ «الذین ءامنوا اشد حبًا لله»؛ انسان‌های با ایمان هم فرزندانشان را دوست دارند؛ ولی محبت خدا بالاتر از همسر و فرزند است و اگر کسی به این نتیجه رسید، بداند که دین لقلقه لسان نیست و دین حقیقی است. شهدای مدافع حرم برای ما حجت هستند و می‌گویند که ما برای دین خدا از همه جاذبه‌های زندگی خود عبور کردیم.

وقتی در جوامع یا حکومت‌ها دین فقط لقلقه زبان باشد و در عمل معیارها و شاخصه‌های دینی دیده نشود، چه نشانه‌هایی در میان مردم و حکام در ابعاد رفتاری و عملی بروز و ظهور می‌کند؟

میزان و ملاک ما قرآن و اهل‌بیت عصمت و طهارت‌ علیهم‌السلام است. کسی که اهتمامش به ارزش‌های دینی بیشتر از ریاست، دنیا، پول، همسر و فرزندش باشد، دین او واقعی است و دین او لقلقه زبان نیست؛ ولی اگر کسی گاهی اوقات برای رسیدن به یک پست و کرسی به‌راحتی از ارزش‌های دینی عبور کند و به کفار و نامسلمانان امتیاز دهد، پیداست که خدای چنین فردی همان پست اوست. دسته‌ای می‌گویند که ما انسان‌های بسیار متدینی هستیم؛ ولی چقدر خمس خود را پرداخت می‌کنید؟! چقدر به نماز حساس هستید؟! و... انسان متدین که در وجود اما محبت خدا بیشتر از دنیا باشد، به‌خاطر آن محبت بزرگ‌تر از محبت کوچک‌تر عبور می‌کند.

 چه اتفاقی می‌افتد یا چه شیوه‌ای بر زندگی‌ها غلبه می‌کند که موجب می‌شود از دین استفاده ابزاری شود؟

برخی از مردم از دین استفاده ابزاری می‌کنند در جامعه مسلمانان مورد مذمت قرار نگیرند و بتوانند دنیای خود را بگذرانند؛ اگر در بازار بگوید که من کافر هستم، بسیاری به او پشت می‌کنند؛ لذا خود را انسان خوبی نشان می‌دهد؛ ولی اگر کسی به‌خاطر خدا دین داشته باشد، چه برای او منفعت داشته باشد و چه نداشته باشد، دست از دین خدا بر نمی‌دارد.

به‌نظر شما تا چه زمانی عده‌ای می‌توانند، از دین برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنند؟ آیا زمانی خواهد رسید که ریاکاری ریاکاران برملا شود؟

خیر، انسان تا انسان است و موجود مختار، این وضعیت ادامه دارد؛ دسته‌ای از این موجود مختار، مؤمن، دسته‌ای کافر و دسته‌ای منافق هستند و به شکل‌های مختلف سعی می‌کنند، خود را به این دسته‌ها نزدیک کنند. این وضعیت همیشه بوده و خواهد بود؛ حتی زمان امام زمان‌ عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف هم حکومت‌های جایر کنار می‌روند؛ ولی انسان‌های پست هم‌چنان هستند که اگر نبودند، چه کسی امام زمان‌ عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف را شهید می‌کند؟! انسان‌ها هم‌چنان که مختارند، از همین جهت هم ممکن است، گناه کنند و دستورات دینی هم راجع به آن‌ها اجرا شود.

 حضرت امام حسین‌ علیه‌السلام سه فراز مهم در جریان کربلا دارند که نوع نگاه حضرت به اختیار و آزادی انسان‌ها در تصمیم و تکلیف را نشان می‌دهد. این سه فراز مهم چنین است: «من تکلیف دارم و این دشمنان با من سروکار دارند و اگر شما هم بمانید، کشته خواهید شد. هیچ تکلیفی بر شما نیست.»، «هر کس که می‌خواهد از همین راه که آمده است، بازگردد.»، «من بیعت خودم را از شما برمی دارم»؛ چرا امام‌ علیه‌السلام این کلام را می‌فرمودند و مخاطب این کلام حضرت چه افرادی هستند؟

این مسئله از دو جهت قابل تأمل است: یک جهت این‌که آن‌حضرت نمی‌خواهند، افرادی که برای دنیا دنبال ایشان آمده‌اند، بمانند؛ بلکه می‌خواهند افرادی که برای آخرت آمده‌اند، بمانند؛ یعنی یک‌دسته از این‌ها هستند که لیاقت شهادت ندارند؛ کسانی که در کربلا شهید شدند، بسیار خالص بودند و درجات عالی داشتند امام‌ علیه‌السلام می‌خواستند که ناخالص‌ها در میان آن‌ها نباشند؛ از این جهت حضرت فرمودند که اگر کسی بدهکار است، در جمع ما نباشد؛ اگر حق‌الناس به گردن اوست، باید برود و حق‌الناس را بدهد.

دوم این‌که ارزش شهادت به اختیار است وگرنه شهادت نیست؛ یعنی اگر انسان آزادانه خودش انتخاب کند که برود و از حرم امام حسین‌ علیه‌السلام در کربلا دفاع کند. اگر رفت و به هر دلیلی فوت کرد، شهادت است. رویداد کربلا چون یک رویداد استثنایی در تاریخ اسلام است، همه انسان‌هایی که برای آن انتخاب شدند، انسان‌های پاکی بودند که توفیق شهادت پیدا کردند.

 چرا امام حسین‌ علیه‌السلام در واقعه کربلا، به‌جای این‌که صرفاً به فکر غلبه بر دشمن باشد و از یارانش بخواهد تا آخرین لحظه در میدان جنگ با او بمانند تا پیروز شوند، درس اخلاق می‌دهد و به آن‌ها می‌آموزد که آزاد باشند و اختیار داشته باشند و در آزادی و اختیار کامل، مسیر و هدف خود را انتخاب کنند؟

نکته اخلاقی در این جریان نمی‌بینم؛ یعنی این‌گونه نیست که آن حضرت در رو در بایستی گیر کرده باشند؛ بلکه ایشان اصلاً نمی‌‌خواهند، انسان‌هایی که برای شهادت نیامده‌اند، بمانند؛ از این جهت وقتی که می‌خواستند جایگاه شهدا را نشان بدهند، گفتند که هر کسی می‌خواهد برود و آن‌گاه جایگاه کسانی را که مانده بودند، در بهشت نشان دادند؛ حضرت می‌خواستند ناخالصی‌ها بروند. انسان‌هایی برای رویداد کربلا باید می‌ماندند که می‌گفتند: اگر ما بارها و بارها کشته شویم و اجساد ما را بسوزانند و خاکستر آن را به باد دهند و دو مرتبه زنده شویم، باز هم از شما و از دین دفاع می‌کنیم. رویداد کربلا در قله زندگی بشریت است نه در قله تاریخ اسلام؛ از همین جهت پیامبران بسیاری برای امام حسین‌ علیه‌السلام عزاداری و گریه کردند؛ مسایل و روایاتی که راجع به کربلا داریم، راجع به هیچ امام معصوم دیگری نداریم. حادثه کربلا استثنایی است و تربت امام حسین‌ علیه‌السلام ویژگی خاصی دارد و...

▪ چرا امام ورای از دین، تا این حد به انسانیت انسان و حق اختیار آنان اهمیت داد و برای انسان ارزش قائل بود و به آنان حکم نکرد و دستور نداد؟ آیا انسانیت زیربنای دین‌داری است؟

اگر می‌خواهیم به‌عنوان دین حکم صادر کنیم، نباید تنها این قسمت از تاریخ را در نظر بگیریم؛ بلکه باید کل تاریخ را در نظر بگیریم. در زمان پیامبر در جریان تبوک وقتی منافقین توطئه کردند، پیامبر دستور دادند که خودشان و خانه‌هایشان را آتش بزنند و آن‌ها هم از خانه‌هایشان فرار می‌کردند. عده‌ای به‌ نام خوارج مقابل امیرالمؤمنین‌ علیه‌السلام ایستادند آن حضرت هم فرمود که این افراد مختارند و به آن‌ها کاری نداشته باشید؛ اما وقتی توطئه کردند، حضرت دستور اعدام آن‌ها را دادند و فرمودند: هر کجا آن‌ها را پیدا کردید، بکشید. وقتی عده‌ای از آن‌ها را کشتند، حضرت فرمودند: من چشم فتنه را در آوردم؛ از همین جهت اختیار و آزادی در جایگاه خود است؛ ولی توطئه بحث دیگری است و نمی‌توان گفت، افراد چون مختار هستند، بمانند و علیه حکومت اسلامی توطئه کنند. امیرالمؤمنین‌ علیه‌السلام و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در برابر توطئه‌گران خشن برخورد می‌کردند.

آمریکایی‌ها وقتی احتمال توطئه دهند، طرف را نابود می‌کنند، چقدر شخصیت‌ها در تاریخ آمریکا و انگلیس و اروپا بودند که هیچ کسی نفهمید چطور کشته شدند... . ما نمی‌توانیم بگوییم که یک کسی که جاسوس انگلیس است، به کشور بیاید و آزاد باشد و به دلیل آزادی و اختیار هر کاری خواست، انجام دهد؛ اتفاقا به نظرم شدیدتر از آن‌چه امروز با این افراد برخورد می‌کنند، باید برخورد شود... .

آموزه‌های این سه فراز مهم برای دنیای امروز؛ به‌ویژه دست‌اندرکاران و تصمیم‌گیرندگان و رهبران جوامع در ارتباط با مردمانشان چیست؟

به نظر می‌رسد که در ایران آزادی بیشتر از معدل دنیاست. اگر در حال حاضر بخواهید به آلمان یا انگلیس بروید، سوابق شما را بررسی می‌کنند و اگر احتمال دهند که شما آن‌جا مشکلی ایجاد می‌کنید، به شما ویزا نمی‌دهند و به‌جز این، سخت‌گیری‌های بسیار زیادی هم دارند؛ برای این‌که در کشورشان یک وقت یک کسی مشکلی ایجاد نکند. در عین حال که این کشورها تا این حد محدودیت دارند، در ایران شخصی علیه رهبری در روزنامه‌ها مطلب می‌نویسد و کسی به او کاری ندارد و گاهی رسماً از سوی عوامل بیگانه هم تأیید می‌شوند و به آن‌ها پول می‌دهند ولی باز هم در کشور آزاد هستند. به نظرم در ایران آزادی بیش‌از حد است و هیچ جای دنیا این آزادی را نمی‌پذیرند؛ اما ما این آزادی را مشروع می‌دانیم و می‌گوییم که باید باشد؛ ولو این‌که در دنیا نباشد؛ ولی اگر کسی توطئه، فریب‌کاری، دروغ‌پراکنی و شایعه‌پراکنی کرد و در خدمت اجانب بود و با کفار هم‌دستی داشت، نباید آزاد باشد. این آزادی نیست. آزادی یعنی این‌که اگر من یک مطلبی به نظرم رسید که به ملصحت کشور است، به‌راحتی این سخن را بگویم؛ نه این‌که آزاد باشم که جاسوس اسرائیل در داخل کشور باشم و به نفع آن‌ها کار کنم.

 امام حسین‌ علیه‌السلام می‌فرمایند: «اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید» امام حسین‌ علیه‌السلام در چه زمانی این موضوع را مطرح کردند؟

وقتی دشمنان قصد کردند که به خیمه‌های امام حسین‌ علیه‌السلام تعرض کنند، در آن شرایط حضرت سعی کردند، روی زانو خود به کمک شمشیر بایستند و فرمودند: اگر دین ندارید و از قیامت نمی‌ترسید، لااقل آزاد مرد باشید. ابتدا مرا بکشید و تا من زنده هستم، به خیمه‌ها حمله نکنید و این غیرت است.

▪ درخواست نیست؟

اگر درخواست هم باشد، به این معناست که تا من زنده هستم، به خیمه‌ها حمله نکنید. این یک فرهنگ غیرت و مردانگی را نشان می‌دهد. فرهنگ حمایت و دفاع از ناموس؛ همه این‌ها در وجود امام حسین‌ علیه‌السلام در حد اعلاست؛ البته این خطاب به مؤمنین و اصحاب نیست؛ بلکه خطاب به افرادی است که مقابل حضرت می‌جنگند.

 در برخی منابع نقل شده است که برخی از این افراد به چنان بدفهمی از دین مبتلا شده بودند که برای تقرب به خدا و رفتن به بهشت به جنگ با امام حسین‌ علیه‌السلام آمدند؛ یعنی به‌خاطر تعلقات دینی این کار را کردند. انسان‌ها چگونه به چنین انحرافی می‌افتند؟

جاذبه‌های دنیا بسیار است. این‌که قرآن می‌فرماید: زین للناس حب‌الشهوات من‌النساء والبنین والقناطیر المقنطره من‌الذهب والفضه والخیل‌المسومه والأنعام والحرث ذلک متاع الحیاه‌الدنیا؛ برای مردم محبت زن، فرزند، مال، مال‌اندوزی و چهارپایان زینت شده است؛ یعنی باید توجه کرد که دنیا برای عده‌ای جاذبه دارد و تا وقتی که از چارچوب هوای نفسانی انسان آزاد نشوند، دنیا برای آن‌ها پر جاذبه است و آن موجب انحراف می‌شود.

روزانه شبهات بسیاری مطرح می‌شود و اکنون هم ماه محرم است و عده‌ای شبهاتی پیرامون عاشورا و قیام امام حسین‌ علیه‌السلام برای وقایع آن روز وارد می‌کنند، مبلغانی که به سراسر کشور اعزام می‌کنیم، باید به چه موضوعات و مواردی تسلط داشته باشند و برای این‌که بتوانند به این شبهات پاسخ دهند، باید چه ابزاری را به‌کار بگیرند؟

غالب شبهاتی که مطرح می‌کنند، به‌نحوی به دنیا برمی‌گردد؟ اما امام حسین‌ علیه‌السلام تبلور جدا شدن از منویات دنیوی است؛ به‌عنوان مثال می‌گویند که چرا این پول‌ها را برای امام حسین‌ علیه‌السلام خرج می‌کنید؟ چرا این پول‌ها را به فقرا نمی‌دهید؟ این افراد در حقیقت به دنبال پول هستند و نگاه آن‌ها مادی است و نمی‌دانند که ارزش‌هایی هست که پول و جان باید فدای آن‌ها شود. این دسته از افراد به هزینه مادی برای امام حسین‌ علیه‌السلام اعتراض می‌کنند؛ اما یک بار نمی‌گویند که چرا این همه پول را در آنتالیای ترکیه خرج می‌کنند؟ یک بار بحث نمی‌کنند که چقدر دلار از این کشور خارج می‌شود و در کشورهای مختلف اروپایی هزینه می‌شود و... . خمیر مایه این سخنان شبهه نیست، کفر است؛ یعنی این افراد با دستگاه امام حسین‌ علیه‌السلام، دین و با خود امام حسین‌ علیه‌السلام مخالف هستند؛ لذا مدام شبهه درست می‌کنند؛ اما نگاه دیگری هست که می‌گوید: کل مال، زندگی، جان و فرزندم فدای امام حسین‌ علیه‌السلام . کسی که از مردم با زور پول نمی‌گیرد. مردم با عشق این کار را می‌کنند؛ زیرا در تمام فراز و نشیب‌های زندگی سیاسی آن‌که به فریاد مردم می‌رسد، فرهنگ عاشورا است و آن‌ها می‌خواهند، این فرهنگ و موتور محرکی را که مقابل آمریکا و اسرائیل ایستاده، از بین ببرند و ظاهر بحث آن‌ها پول و فقراست؛ اگر امام حسین‌ علیه‌السلام تأثیری در مقاومت نداشته باشد، این گروه شبهه‌افکن می‌گویند: برویم و برای امام حسین‌ علیه‌السلام سینه بزنیم؛ ولی وقتی می‌بینند که با فرهنگ امام حسین‌ علیه‌السلام شهید حججی به وجود می‌آید، شروع به ایجاد شبهه و تخریب اعتقادات دینی می‌کنند. مشکل این دسته از افراد اعتقاد است و قصد دارند، اعتقادات را تخریب کنند؛ ولی ما از زیارت‌ها یاد گرفتیم که با کسانی که مقابل اهل‌‌بیت‌ علیهم‌السلام هستند، بجنگیم و با کسانی که یار امام هستند، دوست باشیم و این مسایل تا قیامت هست و مربوط به یک عصر و امام حسین‌ علیه‌السلام هم نیست... .

منبع : هفته نامه افق حوزه
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.